English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (5882 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flowchapt symbol U نماد روند نما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
symbol U نماد
symbolism U نماد
logic symbol U نماد منطقی
status symbols U نماد منزلت
division sign U نماد تقسیم
ikons U نماد تصویری
symbolization U نماد پردازی
icons U نماد تصویری
icon U نماد تصویری
symbolization U نماد اوری
symbolist U نماد ساز
special symbol U نماد ویژه
status symbol U نماد منزلت
variable symbol U نماد متغییر
notate U نماد کردن
symbology U نماد شناسی
terminal symbol U نماد پایانی
special symbol U نماد خاص
tracking symbol U نماد پیگردی
distinguished symbol U نماد متمایز
metasymbol U فوق نماد
authority symbol U نماد قدرت
asymbolia U نماد پریشی
mnemonic symbol U نماد حفظی
universal symbol U نماد همگانی
crutch U نماد عصا
notation U نماد سازی
father imago U پدر- نماد
phallus U نماد قضیب
father figures U پدر- نماد
father figure U پدر- نماد
mother figures U مادر- نماد
mother figure U مادر- نماد
phalluses U نماد قضیب
abstract symbol U نماد بی مسما
notations U نماد سازی
curved design U نماد گردان
phalli U نماد قضیب
phallic symbol U نماد قضیب
nonterminal symbol U نماد غیر پایانی
symbol digit test U ازمون نماد- رقم
crowned design U نماد تاج دار
punctuation symbol U نماد نقطه گذاری
terminating symbol U نماد پایان بخش
flowchart symbol U نماد نمودار گردشی
kahn's test of symbol arrangement U ازمون نماد ارایی کان
simurg U سیمرغ [نماد سمبلی مرغ آتش]
predefined process symbol U نماد فرایند از پیش تعریف شده
differential U نماد متغیر انتگرال گیری [ریاضی]
Liberty U [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
flow U روند
processes U روند
trend U روند
proceeding U روند
flowed U روند
trend line U خط روند
flows U روند
trends U روند
trepan U روند
procedure U روند
process U روند
stream routing U روند روانه
secular trend U روند قرنی
rate of rise of water level U روند بالاامدن اب
program flow U روند برنامه
production process U روند ساخت
pernicious trend U روند قهقرایی
flowcharter U روند نما
stream routing U روند رود
timetrend U روند زمانی
process of negotiations U روند مذاکرات
trends U روند کار
trend U روند کار
process U روند طریقه
processes U فراشد روند
processes U روند طریقه
upward trend U روند صعودی
process U فراشد روند
fission process U روند انشقاق
trend analysis U تحلیل روند
developmental trend U روند تکوینی
data flow U روند داده ها
control flow U روند کنترل
bidirectional flow U روند دوسویه
economic trend U روند اقتصادی
secular trend U روند دراز مدت
program flowchart U روند نمای برنامه
process chart U نقشه روند کار
hypertext U به صفحه جددی می روند
up-river برخلاف روند جریان آب
modality U روند [پردازه] [شیوه] [روش]
extrapolation U ادامه روند تعمیم دهی
extrapolations U ادامه روند تعمیم دهی
bells U زنگ در پایان هر روند بوکس
bell U زنگ در پایان هر روند بوکس
rehashing U روند پر شدن یک جدول درهم
lover's lane <idiom> U جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
products customarily found in a pharmacy U کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
listings U کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
listing U کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
snapback U پاس دادن توپ دراغازهر روند
assets U که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
What are the collection procedures for ...? U روند جمع آوری برای ... چه [جور] است ؟
roundest U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
round U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
edited U کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
pagination U روند شکستن یک گزارش چاپ شده به واحدهایی متنافر باصفحات
paragraphs U بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
edit U کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
paragraph U بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
warm-up U روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
power house building U ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
code level U تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
annotations U علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
annotation U علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
warm-ups U روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
percentile U یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process. U این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
assembly U نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
assembling U روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
patterns U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
texel U مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
tossle U منگوله [در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
dual U در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
deep motif U نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
to anneal U سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
backslash U کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
flowcharting symbol U علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
string U سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
lamp قندیل [این نماد در اکثر فرش های محرابی از سقف محراب آویزان بوده و یا در متن فرش جلوه گر می باشد. عده ای استفاده از آن را نشانه اشائه نور خداومد می دانند.]
ATD U دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
divisor U عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
detailing U فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
paired registers U دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
detail U فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
inferior figures U حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
regenerator U وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
line abreast کشتی هایی که پهلو به پهلو می روند
Intel U محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
cryptographic U تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
solidifying process U روند انجماد جریان انجماد
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
stack U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
Recent search history Forum search
1Formation Process
1A simple approach is to project forward each calculated voltage in the direction of its trend.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com